فضاهای عمومی نامریی در عصر کرونا

2ث

برنامه‌ریز و پژوهشگر شهری

عکس: Remo Casilli/Reuters

هنگامی که هنوز خبری از شیوع ویروس کرونا در ایران به گوش نرسیده بود، ویدئوهایی از روش‌های ارتباط مردم قرنطینه شده در شهر ووهان چین در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخید. دیدن این ویدئوها برای بیننده از طرفی جالب و از طرفی نیز وهم‌ناک بود. با شیوع این ویروس در کشورهای دیگر مانند ایتالیا و اسپانیا، ویدئوهایی نیز از حضور مردم روی تراس‌ها و پشت‌بام‌هایشان در حال خواندن سرود ملی، نواختن ساز و یا پخش موسیقی منتشر شد. در ابتدا ویدئوهای پخش شده در چین مردمی را نشان می‌دادکه  با فریادهای شبانه از بالکن خانه‌هایشان یکدیگر را تشویق به استقامت و دوام آوردن در برابر سختی‌های شیوع ویروس کُشنده کرونا می‌کنند. آنها فریاد می‌زنند: «جیائو» که در زبان و فرهنگ چینی به معنای «روغنش را زیاد کردن است» و اصطلاحا به معنای استقامت و ادامه مبارزه تا رسیدن به پیروزی است. با گذشت زمان و شیوع این ویروس در کشورهای دیگر، شرایط به سمتی پیش رفت که ضمن پذیرش بیشتر این وضعیت، نیاز به همدلی اجتماعی و امید و انگیره بیش از پیش احساس شد و ابزار آنها برای برقراری ارتباط از صحبت کردن و فریاد زدن به سمت پخش موسیقی، آواز خواندن و رقصیدن و … تغییر کرد.
امروزه شیوع ویروس کرونا در شهرها و قرنطینه خانگی برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر آن و همچنین عدم تردد در شهر و الزام به رعایت فاصله اجتماعی سبب کمرنگ شدن مفهوم شهروندی و جامعه مدنی شده است و متخصصان زیادی از به خطر افتادن سلامت روحی و روانی (افسردگی، انزوا و …) ساکنان خانه‌ها در این شرایط حرف می‌زنند. در این راستا نیازهایی مانند نیاز به ارتباطات چهره به چهره، نیاز به تفریح و سرزندگی، نیاز به فعالیت همگانی، نیاز به احساس تعلق و در کنار یکدیگر بودن در عین حفظ فاصله مجاز اجتماعی در میان مردم احساس می‌شود. حال مشاهدات نشان می‌دهد که مردم برخی از شهرها با خودآگاهی جمعی و به صورت خودجوش توانسته اند تا حدودی پاسخگوی نیازهای خود باشند.
بر اساس تعاریف اولیه علم شهرسازی، «فضای شهری» جایی است که ما را برای لحظه‌ای از شلوغی زندگی روزانه کاری برهاند. به طور کلی فضایی است که داستان زندگی جمعی در آن تعریف می‌شود و مردم ساعات زیادی از روز را در فضاهای عمومی شهری صرف فعالیت‌های فردی و همگانی می‌کنند. آنچه در روزهای اخیر شاهد هستیم ما را به وجه‌ دیگری از فضای شهری آشنا می‌کند که پیشتر در هیچ کتاب یا مقاله‌ای از آن صحبت نشده است. داستان اکنون اینگونه است که مردم با حضور در فضاهای مرزی خانه‌‌ها مانند تراس، پنجره و بام به ملاقات با یکدیگر می‌پردازند و با استفاده از ابزارهایی مانند موسیقی، آواز به عنوان زبان مشترک آدمیان و وسایل ارتباط جمعی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. آنها حتی فعالیت‌های همگانی خود را طبق شرایط جدید بازتعریف می‌کنند؛ مثلا در مواردی دیده شده که هریک در تراس خود اما به صورت دست جمعی ورزش می‌کنند و یا با پخش فیلم از طریق ویدئو پروژکتور بر ساختمان روبرو هریک از همسایگان از طریق پنجره خانه خود اما به صورت دست جمعی به تماشای فیلم می‌پردازند. از این طریق است که فضاهایی عمومی بدون برنامه‌ریزی و طراحی قبلی، تنها از طریق هماهنگی در فضای مجازی و خودآگاهی جمعی ایجاد می‌شود.
این موضوع علاوه بر تاکید بر اهمیت نقش فضاهای عمومی در ایجاد تعاملات اجتماعی نشان‌دهنده یک مساله بسیار مهم دیگر است. و آن این است که برخلاف گفته برخی از جامعه‌شناسان مبنی بر امکان جایگزینی فضای مجازی به جای فضاهای عمومی، این موضوع نشان می‌دهد که فضای مجازی خود به تنهایی نمی‌تواند جای فضاهای عمومی شهری را پر کرده و پاسخگوی تمامی نیازهای جامعه مدنی باشد.خلاصه آنکه مردم در تمامی شرایط به دنبال راهی برای ایجاد تعاملات اجتماعی چهره به چهره هستند و جامعه‌ای که نیاز به حضور فیزیکی دارد داستان را تغییر داده و از فضاهای مرزی خانه خود برای حضور در اجتماع استفاده می‌کند. به بیانی دیگر با تغییر شرایط و در راستای تأمین خواسته‌های خود، کاربری برخی از فضاهای خانه خود را تغییر داده و آنها را تبدیل به اتاق زندگی جمعی و بیرونی کرده و این بار از داخل این فضاها عضویت در حیات  مدنی را رقم می‌زنند.
جالب است که تفاوت میان رفتار در کشورهای گوناگون ممکن است نشان از توجه خاص هر شهر و یا کشور به مفهوم فضای عمومی داشته باشد. ویدئوهای منتشر شده در رسانه‌ها بیانگر این است که مردم ایتالیا، اسپانیا و چین در مقایسه با مردم ایران در ایجاد این فضاهای عمومی موفق‌تر و متحدتر بودند. از جمله جاهایی که در ایران به ایجاد این فضاها اقدام کردند شهرک اکباتان در تهران است که همواره تعدد فضاهای عمومی و کیفیت بالای تعاملات اجتماعی از ویژگی‌های بارز این شهرک به شمار می‌رود.
شاید بتوان گفت مردمی که با فضاهای عمومی عجین شده‌اند، زمانی که نمی‌توانند تحت هر شرایطی از این فضاها استفاده کنند، احساس نیاز بیشتری به اینگونه فضاها دارند و به صورت جدی‌تر شروع به ساخت خودجوش این فضاها کرده و در گفتن داستان جدید زندگی جمعی طبق شرایط پیش آمده بهتر عمل می‌کنند.

 

 

  • این مطلب در روزنامه ایران به تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ چاپ شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *