نیمه بهمن ماه بود که خبر شیوع ویروس کرونا، در چین پیچید. همین موضوع عاملی بود که از حضور توریستهای چینی در کشور نگران باشیم. دیری نپایید که ویروس کرونا به ایران هم رسید و همه کشور را درگیر خود کرد. مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند و هر روز به شمار آدمهایی که ماسک میزدند، اضافه شد. آدمها دیگر به بساط دستفروشها نگاه نمیکردند و همه سعی داشتند در سریعترین زمان ممکن به خانه بروند؛ زیرا خانه امنترین جای ممکن است.
این در حالی است که تنها راه ادامه حیات دستفروشها فروش روزمرهشان است؛ زیرا این افراد جز اجناسی که دارند و شاید مقدار کمی از آن هم انبار شده است، سرمایه دیگری ندارند. دستفروشها بیمه نیستند و هر روز با اضطرابهای گوناگونی مانند هزینه درمانی روبهرو شده و باید با آنها بجنگند. دستفروشی کاملا وابسته به حضور مردم در خیابانها است. در این روزها که مردم ترجیح میدهند از منزل بیرون نیایند و یا به سرعت به خانه بازگردند، شرایط سختی برای دستفروشها ایجاد شده است.
دستفروشها سرمایه چندانی ندارند و بهترین فصل کاریشان شب عید است. به همین دلیل برای شب عید اجناس بسیاری را با اندک سرمایه خود آماده میکنند. اما در سالی که گذشت، به دلیل شیوع ویروس کرونا نتوانستند این کار را انجام دهند و توانایی چرخاندن زندگیشان را از دست دادند. به همین دلیل بسیاری از آنها به خیابانها بازگشتند و برای زندگیشان تلاش کردند. این افراد هیچ تشکل و انجمنی ندارند و بسیاری از آنها در این دوره به این ویروس مبتلا شدند. متاسفانه آمار دقیقی از تعداد مبتلایان و حتی مرگ دستفروشان به دلیل ابتلا به کرونا مشخص نیست. با توجه به این موضوع شورای شهر با کمک بنیاد مستضعفان کمکهای یک میلیونی را برای ۹ هزار دستفروش درنظر گرفت. اما این کار تنها یک راهحل موقتی و یا چسب زخمی است که پس از مدتی خاصیت خود را از دست میدهد و دیگر مورد استفاده نخواهد بود. این در حالی است که میتوان با بیمه کردن آنها حداقل در زمان شیوع کرونا یا درخواست از فروشگاههای زنجیرهای بزرگ برای ارائه کارتهای تخفیف ۳۰ تا ۴۰ درصدی به این افراد یک قدم بزرگ برای کمک به این افراد برداشت.
باید به این مهم توجه نمود که دستفروشها هیچ صنف یا سازمانی ندارند به همین دلیل زمانیکه مشکل و بحرانی به این شکل بهوجود میآید، هیچ کس نمیتواند گزارشی از وضعیت آنها منتشر کند. درست است که کرونا فقیر و غنی، ورزشکار و سیاستمدار نمیشناسد، اما افراد و اقشار کمبضاعت بهدلیل آنکه به درآمد روزمرهشان نیازمندند، باید هر روز به خیابان آمده، از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و از سوی دیگری چون بیشتر آنها از بیمه درمانی برخوردار نیستند، بیش از سایرین در معرض بیماری قرار دارند.