از اسفند ماه ۱۳۹۸، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۱](OECD) به گردآوری سیاستهای محلی کشورهای مختلف با هدف مهار ویروس، محافظت از ساکنان و اقتصاد محلی و عبور از بحران اقتصادی و اجتماعی کنونی پرداخته، و گزارشی[۲] را در این خصوص تهیه کرده است. این گزارش شامل نمای کلی از تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی این همهگیری بر شهرها است. و همچنین درس آموختههایی را در رابطه با استفاده از ابزارهای دیجیتال، جابهجایی شهری، تراکم شهری، طراحی شهری و حکمروایی مشارکتی ارائه میدهد. این نوشتار با تمرکز بر دادههای این گزارش و همچنین استناد بر دیگر منابع، به بررسی اقدامات شهرها در خصوص دیجیتالیزه شدن[۳] و خدمات شهر هوشمند در دوران شیوع کووید-۱۹ میپردازد.
همهگیری کووید-۱۹ بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان را به قرنطینه برد و سومین و بزرگترین شوک اجتماعی و اقتصادی قرن بیستویکم را (پس از سانحه یازده سپتامبر و بحران مالی سال ۲۰۰۸) رقم زد. این همهگیری گرچه بسیاری از نابرابریها و آسیبهای موجود را تشدید کرد، اما حرکت به سمت یک الگوی جدید شهری- شهرهای فراگیر، سبز و هوشمند- را سرعت بخشید.
در این دوران، دیجیتالیزه شدن به عنوان اهرم کلیدی شهرها در پاسخ به همهگیری کرونا شناخته شد. ابزارهایی مانند نظارت بر شیوههای انتقال بیماری، رعایت قرنطینه و فاصلهگذاری فیزیکی و همچنین ادامه برخی خدمات و فعالیتهای اقتصادی به صورت مجازی از جمله نمودهای دیجیتالی شدن است. با توجه به اینکه بسیاری از کشورها درگیر عبور از شرایط قرنطینه هستند، شهرها به تثبیت و گسترش ابزارهای هوشمند شهری بهمنظور ایجاد و تسهیل هنجارهای نوظهور مشغول میشوند. چرا که نیاز به فاصلهگذاری فیزیکی و نظارت بر شیوع بیماری، پیشنیاز اصلی برای بازیابی شهرها و افزایش آمادگی در مقابل موجهای احتمالی باقی خواهد ماند. همچنین، دیجیتالی شدن خدمات شهری، ابزار مشارکت و منابع فرهنگی، ادغام هرچه بیشتر فضای مجازی در حوزههای عمومی شهر را به دنبال داشته و لزوم دسترسی همگانی به اینترنت مناسب را نمایان میسازد.
درخصوص ردیابی افراد و تضمین رعایت فاصله گذاری، شهرها رویکردهای متفاوتی را در استفاده از داده اتخاذ کردهاند. برای مثال، شهر نیوکاسل (انگلستان) از فناوریهای شهر هوشمند برای نظارت بر رعایت فاصلهگذاری استفاده میکند. در دائگو (کره جنوبی)، ثبت اطلاعات بیماران، شناسایی افراد در تماس با بیماران و استفاده از مرکز دادههای شهر هوشمند، ردیابی مسیرهای تردد بیماران را امکانپذیر کرد. همچنین، سئول (کره جنوبی) نیز برای مهار این همهگیری از دادههای جغرافیایی[۴]،ردیابی محل استفاده از کارتهای بانکی و نظارت تصویری استفاده کرد.
سایر شهرها گزینههای نظارتی عمومیتری را نظیر استفاده از دادههای شهری برای مشاهده الگوهای تراکم و جابهجایی انتخاب کردند. به عنوان مثال، مکزیکو سیتی (مکزیک) برای نظارت بر روند جابهجایی، با شرکتهای گوگل مپس[۵] و ویز[۶] همکاری میکند، و بوداپست (مجارستان) نیز از ابزارهای شهر هوشمند برای شناسایی تجمعات مردمی استفاده میکند. علاوه بر این، دولت قصد دارد یک پایگاه داده شهر هوشمند ایجاد کند و افرادی که قرنطینه را رعایت نمیکنند را متقاعد کند تا از دستبندهای مجهز به نرمافزارهای GPS استفاده کنند. این پایگاه داده که در ابتدا برای به اشتراکگذاری اطلاعات بین شهری در رابطه با موضوعاتی مانند ترافیک و آلودگی طراحی شده بود، اکنون برای کاهش زمان لازم برای شناسایی و جداسازی افراد مبتلا به کووید-۱۹ استفاده میگردد.
بسیاری از شهرها از فرآیندهای مشارکتی برای تعریف برنامههای بازیابی پس از بحران و همچنین برای تسریع دستیابی به راهکارهای دیجیتال بازیابی استفاده کردند. برای مثال در شهر تالین (استونی) یک هکتون[۷] برگزار شد و شهرهای دیگری مانند آنتورپ (بلژیک)، کلن (آلمان) و مادرید (اسپانیا) فراخوانی را منتشر کردند که در آن از استارتاپها دعوت شده بود روشهای نوآورانهای را برای غلبه بر چالشهای ناشی از ویروس کووید-۱۹ ارائه دهند. مادرید در این فراخوان از شرکتکنندگان درخواست کرده بود تا راهکارهایی برای سه چالش ارائه دهند
۱. نحوه مواجهه با واقعیت اقتصادی پس از همهگیری؛
۲. بازتعریف مفهوم شهرها در صورت نیاز به تدوین مدلهای نوین روابط میانفردی[۸]؛ و
۳. راهکارهایی برای گروههایی با نیازهای ویژه.
در تهران (ایران) نیز مرکز تحقیقات و توسعه زیست فناوری دانشگاه تربیتمدرس با همکاری انجمن علمی دانشجویی بیوتکنولوژی دانشگاه تهران، انجمن بیوتکنولوژی ایران و انجمن علمی دانشجویی بیوتکنولوژی دانشگاه الزهرا، نخستین هکتون خود را در رابطه با همهگیری کووید-۱۹ در سه حوزه بهداشت و درمان، فنی و مهندسی و علوم انسانی از ۲۲ تا ۲۴ مرداد ماه سال جاری به صورت مجازی برگزار کردند.
با وجود تأثیر مثبت ابزارهای هوشمند در مهار این همهگیری، شتاب چشمگیر در دیجیتالیزه شدن شهرها موجب تشدید برخی نابرابریها، از جمله تشدید شکاف دیجیتال شده است. در ابتدا شهرها اقداماتی موقت را در جهت برطرف کردن این شکاف ارائه دادند. برای مثال بوستون (آمریکا) برای کاهش این شکاف تلاش کرد تا از طریق پروژه «یک میلیون»[۹] -که از سال ۲۰۱۷ راهاندازی شده است- اقدامات خود را برای تهیه تلفن همراه یا اینترنت برای دانش آموزان دبیرستانی افزایش دهد. در یوکوهاما (ژاپن)، به دلیل عدم دسترسی برخی دانشآموزان به اینترنت، برخی از دروس از طریق یک ایستگاه تلویزیونی محلی قابل مشاهده هستند. میلان (ایتالیا) نیز فراخوانی را برای کمک مالی برای خرید دستگاههای مورد نیاز یا دسترسی به اینترنت برای مدارس را منتشر کرده است. همچنین، شهر تورنتو (کانادا) با شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات همکاری کرده است تا برای محلات کم درآمد، خانههای سالمندان و خانههای موقت[۱۰] برای زمان مشخصی اینترنت رایگان فراهم کنند. شهرهای دیگر نیز همچون سئول (کره جنوبی) تلاش میکنند تا اقدامات دیجیتال سازی را با مداخلات عمومی همراه کنند تا شکاف دیجیتالی را کاهش داده و دسترسی تکنولوژیکی را برای همه افزایش دهند.
علاوه بر تشدید چنین نابرابریهایی، دیجیتالیزه شدن نگرانیهایی را نیز در رابطه با حریم خصوصی شهروندان به وجود آورده است. درحالیکه اقدامات افراطی در برخی کشورها از سرعت شیوع ویروس کاسته است، برخی از رویکردها از منظر نقض حریم خصوصی و سایر حقوق اساسی شهروندان بحث برانگیز بودهاند؛ به خصوص هنگامی که چنین اقداماتی بدون شفافیت و مشورت با عموم اجرا میشوند.
به طور معمول در مواقع بحران یا وضعیت اضطراری، مقامات رویکردی عملگرا و مبتنی بر شرایط را اتخاذ میکنند. در خصوص پاسخ به همهگیری کووید-۱۹ نیز محافظت از دادههای اساسی و احترام به اصول حریم خصوصی در اولویت پایینتری نسبت به اقدامات ضروری برای جلوگیری از شیوع بیماری قرار گرفت. در چنین شرایطی، سیاستگذاران باید با مشورت با متصدیان اجرای قوانین مرتبط با حفظ حریم خصوصی، خطرات و مزایای احتمالی استفاده از دادهها را در طول بحران ارزیابی کنند. هرگونه اقدام افراطی در استفاده از دادههای شهروندان باید با شفافیت کامل، مسئولیتپذیری و تعهد به فوریت توقف استفاده از آنها در پایان بحران اجرا شود.
همهگیری کووید-۱۹ سال ۲۰۲۰ را به نقطه عطفی در استفاده شهرها و شهروندان از تکنولوژی تبدیل کرد. گرچه، پیامدهای اجتماعی جهانِ پس از کرونا تنها با گذشت زمان روشن خواهد شد، اما در این میان یک مسئله متقن است: در فرآیند بازیابی و بازسازی پس از بحران، فناوری دیجیتال برجستهتر و مهمتر از همیشه خواهد بود و دسترسی به اینترنت و تجهیزات دیجیتال به عنوان ویژگی ضروری تابآوری شهری شناخته خواهد شد. در چنین شرایطی افرادی که امکان دسترسی به اینترنت را ندارند بیش از پیش به حاشیه رانده خواهند شد. از این رو، تنها با تحقق همکاریهای جهانی برای کاهش شکافهای دیجیتال و مضرات احتمالی آن و با ایجاد زیرساختهای ضروری در مقیاس محلی قادر به استفاده از تمامی مزایای عصر دیجیتال خواهیم بود.
منابع:
- OECD (2020). Cities Policy Responses
- OECD (2020). Ensuring data privacy as we battle COVID-19
- United Nations (2020). Roadmap for Digital Cooperation
[۱] Organisation for Economic Co-operation and Development (OECD)
[۲] برای دسترسی به فایل کامل این گزارش به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.oecd.org/coronavirus/policy-responses/cities-policy-responses-fd1053ff/
[۳] Digitalization
[۴] Geolocalisation data
[۵] Google maps
[۶] Waze
[۷]هکتون یک رویداد چند روزه است، که در آن غالبا برنامهنویسان و سایر متخصصان مرتبط با توسعه نرمافزار در قالب تیمهای مختلف برای ارائه راهکارهایی در رابطه با یک یا چند چالش مشخص با هم به رقابت میپردازند.
[۸] Interpersonal relationships
[۹] http://www.1millionproject.org/
[۱۰] Shelters
بسیار عالى واموزنده با منابع صحیح وقابل اتکا