یکی از مهمترین نکات تابآوری شهری در برابر سوانح و بحرانها بحث فضاهای باز و نیمه باز شهری است. این فضاها ممکن است مالکیت عمومی یا خصوصی داشته یا در فصل مشترک فضاهای دارای مالکیت عمومی و خصوصی قرار گیرند. کرونا به ما نشان داد که شهرهای ما از وجه دسترسی به فضاهای باز و نیمه باز تابآور نیستند.
شهرهای ما در دو دهه اخیر فضاهای باز شهری زیادی را از دست دادهاند. از بارزترین نمونههای آن، بحث تجاری شدن فضاها و از بین بردن باغات و فضاهای سبز شهری و البته عرصههای عمومی خیابانها است که در حال حاضر علیرغم تغییر قوانین تا حدی ادامه دارد زیرا در کل کشور به یک رویه تبدیل شده است. فضاهای باز، جزئی ازعرصههای عمومی هستند که شامل خیابانها، میدانها، بوستانها و سایر فضاهایی هستند که برای استفاده آزاد، رایگان و برابر در اختیار همه شهروندان قرار دارند. دسترسی برای تمام گروههای جامعه از جمله مرد و زن، تمام سنین، افراد ناتوان یا کمتوان و البته همه گروههای درآمدی، امری تعیینکننده در فضاهای باز شهری به شمار میرود. در حال حاضر، اگرچه فضاهایی محدود در شهرهای ما موجود هستند اما در برخی موارد وجود موانع فیزیکی (نظیر عدم امکان دسترسی افراد پیاده به ویژه گروههای با نیازهای ویژه یا جزییات یا مبلمان شهری مناسب)، یا موانعی که موجب کاهش دسترسی برخی اقشار جامعه به آن فضا میشود، آنها را برای استفاده بسیاری افراد نامناسب کرده است. متأسفانه آنطور که باید و شاید طی این سالها به اهمیت و توسعه کمی و کیفی این فضاها پرداخته نشده است؛ اکنون با افزایش اهمیت وجود این فضاها در زمان کرونا، میبینیم که اولین قربانی در عرصههای شهری، حق مردم به این فضاها است. بسیاری از نیازهای مردم که پیش از دوران کرونا در فضاهای بسته تأمین می شد مانند ورزش و تحرک یا ملاقاتها و تعاملها، اکنون به ناچار باید در فضاهای باز صورت گیرد که در بسیاری موارد برای پیادگان مناسبسازی نشدهاند. دسترسی به بسیاری فضاهای مناسب ورزش یا پیادهروی در تمام نقاط شهر ممکن نیست و برای افرادی که امکان استفاده از خودروی شخصی ندارند، دشوار است.
حس تعلق شهروندان از ویژگیهای شهرهای تاب آور است. شهر تابآور باید فضاهای باز تجهیز شده، مناسب و قابل دسترس برای تمام اقشار شهر داشته باشد. همچنین دسترسی پیاده به این فضاها بسیار مهم است. اگر شهرها برای انسانها طراحی بشوند، انسانها نیز بدان حس تعلق پیدا میکنند. در وضعیت فعلی ما، این احساس تعلق برای بسیاری از شهروندان وجود ندارد؛ یعنی ما احساس میکنیم که حوزههای مختلف شهر متعلق به گروههای خاصی از شهروندان است که از امتیازهایی برخوردارند. بارزترین این امتیازها برای دسترسی به فضاهای شهری فعلی، مالکیت خودروی شخصی است.
به طور خاص در شرایط طغیان بیماری کرونا، فضاهای باز شهری از جهات دیگری نیز اهمیت مییابند. مهمترین اصلی که در این دوران مطرح شد، فاصله گذاری فیزیکی بود (که به اشتباه، فاصله گذاری اجتماعی جا افتاد)؛ در حال حاضر در بسیاری از شهرهای دنیا طراحی فضای شهری به سمت توسعه فضاهای باز و نیمهباز و عریضتر شدن پیادهروها پیش میرود تا امکان حضور افراد را با رعایت فاصله فیزیکی فراهم آورد.
حال این را با شرایط فعلی شهرهای ایران مقایسه کنید. خصوصاً در بافتهای جدیدتر شهری مثلاً در محلات غربی تهران (سعادت آباد، پونک، محلات منطقه ۲۲ و غیره)، پیادهروهای استاندارد و با عرض مناسب به ندرت مشاهده میشوند. این در حالی است که در بسیاری از شهرهای دنیا، تلاش بر این است که بیش از پیش، بخشی از معبر سواره نیز در اختیار پیاده قرار گیرد تا حضور افراد در سطح شهر با رعایت موارد لازم، میسر شود. این امر سبب میشود تا افراد به دلیل ترس از بیماری و ملاحظات بهداشتی و پیشگیرانه، و باریک بودن پیادهروها و ترس از عدم امکان فاصله مناسب، به ناچار از عرصه عمومی شهر حذف نشوند.
بخش مهم دیگر در طراحی فضاهای زیستی در شرایط کرونا، فضاهای نیمهباز هستند که به طور مشخص بالکنها و فضاهای شهری نیمه باز از این دست هستند که مابین عرصههای عمومی و خصوصی قرار میگیرند. در شرایط اعمال محدودیتهایی نظیر قرنطینه در کشورهای مختلف، نمونههای زیادی دیدیم که این فضاها به دلیل دسترسی کنترل شده و ویژگی خاص آنها برای محدودیت ارتباط مستقیم فیزیکی و البته تسهیل فاصلهگذاری بین افراد اهمیت زیادی پیدا کردند. بسیاری از فضاهای نیمهباز، تجاریسازی شده و استفاده از این فضاها مانند حق استفاده از بالکن ها و بام ها برای کافه ها و رستوران ها یا خانههایی که با مساحت زیاد، بالکن و فضای نیمه باز دارند موجب شده است که این عنصر معمارانه در بسیاری از بناهای جدید تنها برای برخی گروههای خاص قابل استفاده باشد. از وظایف قانونگذاران و شهرداری است که وجود فضاهای نیمهباز با مساحت مناسب قابل استفاده را در طراحی و ساخت تمام ساختمان ها الزامی نماید. فضاهای نیمهباز فصل مشترک فضاهای عمومی و خصوصی هستند. ضوابط ساخت و ساز در حال حاضر، علیرغم آنچه در سنت معماری ایرانی مشاهده میشود، منعکس کننده اهمیت فضاهای نیمهباز و نیمهخصوصی نظیر ایوان، هشتی و سایر فضاهای مشابه در سبک زندگی و فرهنگ سکونت در شهرهای ایران نیست. اخیراً اخبار منتشر شده، حکایت از سیر نزولی اندازه مسکن از ۴۰ متر به سمت ۲۵ متر داشت. از سوی دیگر در شرایط طغیان کرونا، افراد (در نبود فضاهای پاسخگو به نیاز فعلی) در خانههای خود به ناچار زندانی شدهاند. باید این اخبار و شرایط را کنار هم بگذاریم و با نمونههای بینالمللی مقایسه کنیم. در بسیاری از شهرهای دنیا میبینیم که چقدر وجود فضاهای نیمهباز، برای تنفس، فعالیت بدنی، جلوگیری از افسردگی و آسیبهای روحی-روانی و همچنین حفظ روابط اجتماعی، نجات بخش بودهاند. بنابراین به نظر میآید که مطرح شدن بحث مسکن ۲۵ متری در شرایط حاضر باید حتماً با تأکید بر وجود فضاهای باز ونیمه باز باشد. این فضاها باید به عنوان یک الزام در ضوابط و مقررات طراحی ساختمان و شهر گنجانده شود تا به تابآور شدن جامعه در شرایط طغیان بیماری کمک کند.
همانطور که پیشبینیها نشان میدهد که این بحران تنها محدود به چند ماه آینده نبوده و ممکن است سالها شهرهای ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، تلاش مدیران، برنامهریزان و طراحان شهری در راستای به حداکثر رساندن حضور افراد در عرصههای عمومی در عین رعایت محدودیتهای حاصل از طغیان کرونا است. بنابراین میتوان گفت که نحوه برنامهریزی و طراحی و مدیریت شهرها با تأکید بر گسترش فضای عمومی در حال تغییر است. اتفاقی که در بستر مدیریت، برنامهریزی و طراحی شهری ما مشاهده نمیشود. یک جامعه سالم، یک شهر تابآور را میسازد.